Page 53 - مجله_ی_نوابت،_شماره_ی_۴_نقد،_مهر_۱۳۹۹
P. 53

‫کند و دری را بر روی مسـیحیان ومسـلمانان پس‬        ‫فلسـفی یونانی بسـیاری از موضوعات کتاب مقدس‬
‫ازخویـش بگشـاید کـه چـار‌های جزدررجـوع‪ ،‬و‬         ‫را با مسائل فلسفی درآمیخت «مسائل ‌یهمچون منشأ‬
‫مدد گرفتـن ازفلسـفه تیمائوس افلاطـون‪ ،‬نیافتند‬     ‫جهان‪ ،‬ساختار و قوانین حکم برجهان‪ ،‬وجودمثل‪،‬‬
‫که به طورآشـکاری نشـان ‌ههای نظری ‌ههـای بعدی‬     ‫ماهیـت نفـس وقلمروموجـودات زنـده‪ ،‬مسـائل‬
‫دربـاب آفرینـش زمان وجهان درآن ترسـیم شـده‬        ‫مربوط به شناخت انسان‪ ،‬درک او از وجود و ذات‬
‫اسـت‪(.‬ماجد فخـری‪ ،1991:‬ص‪ )190‬شـرایط فکـری‬         ‫خـدا و مسـائل مربوط بـه رفتار فـردی و جمعی‬
‫وفلسـفی پدیـد آورنده مدرسـه اسـکندریه‪ ،‬برای‬       ‫انسـان‪(».‬گندمی نصرآبـادی‪،1392:‬ص‪ )43‬بـه نظر فیلون‬
‫میـراث دینـی‪ ،‬در عصرفیلـون‪ ،‬توشـه پرثمری را‬       ‫«والاتریـن حیات نوعی تامل واندیشـه اسـت که‬
‫بوجـود آورد تا اندیشـه وفلسـفه بارورترشـده و‬      ‫شـخص حضور خداونـد را د رآن تجربه م ‌یکند‬
‫اجتماعـات و فرق ‌ههـای یهودی باتاویـل تورات‪،‬‬      ‫خداونـد ف ‌ینفسـه موجـودی کاملا متعالی اسـت‬
‫و یـا تاویـل نمادین متون‪ ،‬درپـی برگیری مفاهیم‬     ‫کـه ازطریـق لوگـوس یا کلمـه خویش»خـود را‬
‫افلاطونـی ازآنهـا باشـند‪ .‬و بـرآن اعتقـاد شـدند‬   ‫بـه افـراد م ‌یشناسـاند‪( .‬اسـمارت ‪،1383:‬ص‪ )32‬بـا‬
‫کـه افلاطـون همـان حضـرت موسـی اسـت که‬            ‫ایـن روش سـازوارانه‪ ،‬فیلـون درپـی پیوسـتگی‬
‫بـه زبـان یونانی سـخن م ‌یگوید‪ .‬یهودیـان تنهابه‬   ‫دیـن وفلسـفه برآمـد و نقش فیلسـوف‪ ،‬با عارف‬
‫خوانـدن تـورات وتفسـیرهای یونانی آن بسـنده‬        ‫دینـی یاسـالک صوفـی کـه بـرای درک حقیقت‬
‫نکردند بلکه بسـیاری ازآنان فلسـفه یونانی را فرا‬   ‫خداونـدی کوشاسـت‪ ،‬هماننـدی بیشـتری پیـدا‬
‫گرفتنـد‪ .‬امری که باعث شـد تا ازجایـگاه ارزنده‬
‫ای دردوره هلنیسـتی متاخـر برخوردارشـوند‪.‬‬                                             ‫م ‌یکنـد‪.‬‬
‫(ابوالقحـف‪،2004:‬ص‪ )79‬بهـرروی‪ ،‬فیلـون «درپـی‬       ‫«شـیوه فیلون یـک شـیوه نمادین متعـارف درآن‬
‫آن بـود تـا پیشـین ‌های از کتـاب مقـدس در زمینه‬   ‫عصـر بـود‪ .‬فیلـون م ‌یگویـد‪ :‬کائنی کـه افلاطون‬
‫تجربیـات انبیـا از عرفـان تاملـی بیابـد بـه نظـر‬  ‫ازآن سـخن گفته‪ ،‬همان خدایی اسـت که موسـی‬
‫فیلون شـور و شـعف آنان ‪ ،‬مطابق بود با شـهود‬       ‫بـدان بشـارت داده اسـت‪ ،‬وآن فـوق جوهـر و‬
‫درونـی {حقیقـت} نامخلوقـی کـه موضـوع‬              ‫فکـر وخـارج از زمـان ومـکان اسـت‪.‬دارای هیچ‬
                                                  ‫کیفیتـی نیسـت‪ ،‬و هیـچ عقلی راتوان آن نیسـت‪.‬‬
   ‫کاو ‌شهـای دینـی اوبود(اسـمارت‪،1383:‬ص‪)33‬‬       ‫او مثـال اسـت وخالـق هرموجـودی اسـت‪ .‬ولی‬
                  ‫جریانسازوارانهمسیحی‬             ‫اوجهـان رابدون واسـطه خلق نکـرده بلکه درآن‬
                                                  ‫میان واسـط ‌ههایی اسـت کـه فیلون آ ‌نهـا را ُقوی‬
‫اگرچـه دراسـکندریه وطـی همـان سـد‌ههای‬            ‫ومثـل وملائکـه وشـیاطین نامیـده اسـت او بـه‬
‫نخسـت میالدی‪ ،‬در آن جریا ‌نهـای متعـددی‬           ‫شـکل عجیبی میـان دو مفهـوم متناقـض‪ :‬مفهوم‬
‫درتکاپـو بودنـد لیکـن از زمان ظهورمسـیحیت‪،‬‬        ‫مثل(کـه در عقـل الهـی موجوداسـت)‪ .‬مفهـوم‬
‫ایـن شـهر پذیـرای دیـن جدیـد بـود‪ .‬معهـذا‬         ‫ملائکـه یعنـی قوایـی کـه خداونـد بـکار م ‌یگیرد‬
‫ایمـان دراسـکندریه‪ ،‬یک ایمان فطری و فلسـفی‬
‫بودکـه بـه دیـن مشـخصی پیونـد نم ‌یخـورد‪.‬‬                    ‫خلـط م ‌یکند‪(».‬الفاخـوری‪،1381 :‬ص‪)83‬‬
‫عقلانیـت رایـج دراسـکندریه آن زمـان‪ ،‬یـک‬          ‫بـر ایـن اسـاس در اینجـا آشـکار م ‌یشـود کـه تـا‬
‫عقلانیـت فلسـفی وعلمـی بودوبرای مسـیحیت‬           ‫چـه میـزان فیلـون توانسـته اسـت در تلا ‌شهـای‬
‫ایـن الـزام را بوجودآوردتا کسـوت فلسـفه برتن‬      ‫خـود در تاویـل تـورات از روش فلسـفی مـدد‬
‫بپوشـاندتاباریافته مـردم آن روزگارباشـد‪ .‬بـر‬      ‫گیـرد؟ و تـا چـه میـزان دربـاب آفرینـش جهان‬
‫همین اسـاس‪ ،‬جریان سـازوارانه مسـیحی دراین‬         ‫و دودویـی نفـس وجسـم‪ ،‬و آفرینـش زمـان و‬
‫شهرتوسـط گنوسـ ‌یهای مسـیحی و واعظـان‬             ‫افـزون بـرآن دوگانـه جهان عقلی وجهان حسـی‬
                                                  ‫کـه آفرین ‌ششـان در دو مرحلـه پیاپـی بـوده‬
        ‫وپیـروان ایـن دیـن شـکل مـی گیـرد‪.‬‬        ‫انـداز مذهـب افلاطونـی متاثـر اسـت؟ م ‌یتـوان‬
                                                  ‫گفـت کـه فیلون توانسـت عقیـده سـامی را متأله‬

‫شماره ‪ /4‬اهــواز‪ /‬مــهر ‪ /1399‬سپتامبـر ‪53 2020‬‬
   48   49   50   51   52   53   54   55   56   57   58